استارتاپ و مفهوم آن موضوعی است که مانند بسیاری از موارد مشابه دیگر، بعد از ورود یک پدیدهی جدید به ایران، مورد توجه قرار میگیرد. مواردی مانند تلفنهای همراه، شبکههای اجتماعی، فروشگاههای اینترنتی، نمونههایی هستند که درک و مفهوم آنها و اینکه اصلاً چرا به وجود آمدهاند و ماهیت ذاتی آنها چیست بعد از ورودشان به ایران مطرح شد.
شاید این برداشت برای خیلی از افراد قابل پذیرش نباشد اما اعتقاد شخصی من این است که خیلی از تکنولوژیها قبل از فرهنگسازی لازم، به کشور ما وارد شدهاند. جامعهای که دارای ارزشهای دینی و عرفی مخصوص خود است و هماهنگی این آرمانها و اعتقادات با بسیاری از تکنولوژیها همیشه در ایران با تنش همراه بوده است و لازم است تا قبل از ورود تکنولوژیهای مدرن که ارتباط نزدیک با رفتار و فرهنگ افراد و رابطه مستقیم با فعالیتهای روزمره دارد، قبل از ورودشان به کشور، نسبت به معرفی و فرهنگسازی آنها اقدام نمود.. تاریخ را بررسی کنید و ببینید که تغییر و تبدیل حمامهای سنتی و دارای خزینه به حمامهای مدرن و دارای دوش در دوران گذشته ایران چه سرنوشتی داشته است. یا ورود خودرو برای اولین مرتبه به ایران چه سرنوشتی داشته است. بنابراین اگر چنین اعتقادی دارم به خاطر دیدن شواهد عینی در تاریخ ایران است. البته در خیلی از کشورهای دیگر هم چنین سرگذشتهایی وجود دارد و اصلاً قصدم این نیست که بگویم ایران خوب است یا بد.
“A startup is a company working to solve a problem where the solution is not obvious and success is not guaranteed,” says Neil Blumenthal, cofounder and co-CEO of Warby Parker
استارتاپ واژهای است کاملاً وارداتی، که عموماً در کشورهای توسعه یافته خودنمایی میکند. کشورهایی که در آن به ریسکپذیری، خلاقیت، ایدهپردازی و نوآوری به عنوان یک عامل کلیدی در موفقیت و توسعه، اهمیت داده میشود. اینکه در ایران این واژه در چندسال گذشته تا این حد رشد کرده است، نشاندهنده همسویی کشور ایران با کشورهای توسعه یافته است و جالب اینکه درصد نفوذ دانش فناوریاطلاعات و بروز لحظهای ایدههای جدید در این زمینه، از چشم بسیاری از متخصصان بینالمللی پنهان نمانده است و مطمئناً در سالهای آتی شاهد صادرات استارتاپها به کشورهای دیگر هم خواهیم بود. اما یک مشکل اساسی در بین هست:
بسیاری از افراد مفهوم اصلی استارتاپ را نمیدانند یا آنرا درک نکردهاند و خود را استارتاپ میدانند و اگر این برداشتها و نگرشها اصلاح نشود مطمئناً آسیبهای زیادی به وجود خواهد آمد.
تعاریف بیانشده از متخصصان و فعالان این حوزه هیچکدام وحدت کاملی ندارند اما چند ویژگی در تمامی آنها مشترک است و شاید اگر این ویژگیها در یک کسب و کار وجود داشته باشد، بتوانیم به آن استارتاپ بگوئیم و عبارتند از:
- فعالیت باید با نوآوری و خلاقیت به عنوان ریشه اصلی شکلگیری، همراه باشد. در واقع استارتاپها بر پایهی خلاقیت ساخته میشوند.
- فعالیتهای استارتاپی ریسکپذیر هستند و هر لحظه آماده متلاشی شدن و پذیرش شکست هستند. نمونههایی از آنها را اینجا مطالعه کنید.
- ریسک سرمایهگذاری در این فعالیتها همیشه برای سرمایهگذاران بالا بوده است چون احتمال موفقیت آنها بسیار پائین است.
- هرچند مبتنی بر تکنولوژی بودن و به خصوص در بستر اینترنت بودن یک الزام نیست و ممکن است یک استارتاپ خارج از فضای وب فعالیت کند، اما اکثر استارتاپها در فضای اینترنت به وجود آمده اند.
- فعالیتهای استارتاپی همیشه توسعه و رشد ناگهانی داشتهاند و بازگشت سرمایه در آنها بسیار جذاب و دور از ذهن بوده است. این فعالیتها در خیلی از مواقع دارای ساختار سازمانی پیچیده و گسترده هستند.
- بیشتر استارتاپها محدود به جغرافیا یا فرهنگهای خاصی نیستند؛ ولی ممکن است برخی از آنها فقط برای تقسیمبندیهای انسانی خاصی طراحی شده باشند. مثلاً یک استارتاپ فقط برای مسیحیان کاتولیک و بر اساس نیاز آنها ایجاد شده باشد ولی برای همه آنها و در هر کجای جهان.
- اکثر استارتاپها برای حل یک مشکل موجود، از طریق ارائه راهحلهای تکرار نشده به وجود آمدهاند و بقیهی آنها هم بر اساس شناسایی و خلق یک نیاز جدید. شاید مهمترین و اصلیترین شاخص برای تشخیص استارتاپ بودن یک فعالیت تجاری همین مورد باشد؛ اما استفاده از تکنولوژی در کسب و کارهای ، دلیل بر استارتاپ بودن نیست. در واقع بسیاری از مشاغل را میتوان با تکنولوژي و فناوری اطلاعات همراه نمود ولی استارتاپ ایجاد نمیشود. در صورتی استارتاپ میشود که این تکنولوژی یک مشکل و محدودیت مضمن را با ارائه راهکاری خلاقانه برطرف کرده باشد.
استیو بلنک پروفسور دانشگاه استنفورد: استارتاپ یک سازمان است که برای پیدا کردن یک مدل کسب و کار مقیاس پذیر و تکرار پذیر تاسیس شده است.
برخی از مشاغل و فعالیتها هستند که کاملاً نوین و خلاقانه هستند. استارتاپ به طور روشن و واضح مربوط به طراحی یک محصول نیست. باید دقت کرد که خیلی از تولیدکنندگان بر اساس خلاقیت و شناسایی نیازهای جدید، اقدام به طراحی محصول میکنند ولی این فقط یک محصول است، در صورتی که استارتاپ انجام یک فعالیت و کار به صورت خلاقانه و با هدف حل یک مشکل است. برای مثال محصولات جدیدی که توسط اپل طراحی و به بازار ارائه میشود، اپل را به عنوان یک استارتاپ معرفی نمیکند. اما اگر فردی یک محصول جدید برای حل یک مشکل موجود و در دسترس ارائه نماید، حتی اگر با تکنولوژی هم همراه نباشد، ممکن است به عنوان یک استارتاپ در نظر گرفته شود.
مبحث استارتاپ جذابیتهای حقوقی زیادی هم دارد. برای مثال اگر فردی به صورت استارتاپی نسبت به حل یک مشکل در کشور آمریکا اقدام کند و به نتیجه برسد، دیگر هر فرد حقیقی یا حقوقی در هرکجای جهان که همان کار را انجام دهد، به عنوان استارتاپ در نظر گرفته نمیشود. بنابراین کاملاً مشخص است که حجم استارتاپها باید بسیار کم باشند نه اینکه مانند قارچ در حال رشد باشند. برای مثال اسنپ و تپسی دیگر به عنوان یک استارتاپ در نظر گرفته نمیشوند چون نمونههای خارجی از قبل، در کشورهای دیگر به اجرا درآمدهاند و اینها در واقع استارتاپهای قبلی هستند که وارد کشور شده و بومیسازی شدهاند. اما امکان تولید کوکیهای سفارشی و منطبق با ذائقهی افراد با استفاده از علم مزاجشناسی و علوم گیاهان داروئی، که برای اولین مرتبه و بر اساس خلاقیت ذهنی فرد ایدهپرداز به وجود آمده است، یک استارتاپ است.
استارت آپ یک کمپانی نوپا میباشد که برای یک مسئله راه حلی نوین را ارائه میدهد، همچنین میتوان گفت که تضمینی برای موفقیت از طریق این راه حل نمیباشد.
مورد دیگری که شاید جالب باشد این هست که استارتاپها بعد از بهرهبرداری شروع به توسعه میکنند و تبدیل به مشاغل عادی میشوند، که با توسعه و رشد مانند همهی کسب و کارها با مشکلات دیگری روبرو خواهند شد و ارائه راهحلهای خلاقه برای آنها احتمالاً استارتاپ خواهد بود اما خود پروژه دیگر استارتاپ نخواهد بود.
بر خلاف تصور بسیاری از افراد، استارتاپها با معجزه همراه نیستند و بر عکس، نسبت به کسب و کارهای کوچک و عادی، دارای تنشها و سختیهای بیشتری هستند و در پس زمینهی آنها اقدامات سخت و شبانهروزی زیادی انجام میگیرد. گاهی مواقع ممکن است شکلگیری یک ایده و راهحل، سالها طول بکشد و اجرا نیز به همین شکل، و بسیاری از استارتاپها در همین دو مرحله به طور کلی حذف میشوند یا تیمهای توانمندتر، آنها را ادامه میدهند و ممکن است به نتایج خوبی برسند. به همین دلیل باید بین یک استارتاپ با همراه شدن تکنولوژی و یک کسب و کار تفاوت جدی قائل شد. مجدداً تاکید میکنم:
اکثر کسب و کارها قابلیت استفاده از فناوری اطلاعات و حتی تکنولوژیهای دیگر را برای توسعه خود دارند و استارتاپ نیستند
یک نمونه از استارتاپهای کمتر دیده شده در ایران استارتاپ چه گوارا میباشد. یک مشکل اساسی برای توزیع و تحویل مستقیم آبهای معدنی به مصرفکنندگان و عودت مجدد بطریهای خالی به کارخانه وجود داشت. این استارتاپ در سال 1395 شکل گرفت و با استفاده از ابزار اینترنت به همراه شبکه لجستیک هوشمندانه نسبت به ارائه راهحل برای این مشکل، اقدامات مفیدی انجام داد. این استارتاپ در حال حاضر مشتریان و اعضای نسبتاً خوبی هم دارد. نکته جالب در مورد این استارتاپ این است که بر اساس گفتهی خود آنها، ایده اصلی برای انجام کار با الگو گرفتن از سازمانهای دلیوری فعال در کشورهای دیگر بوده است. آنها مشکل را شناسایی کردهاند، راهحلهای قابل استفاده را بررسی کردهاند و نهایتاً متوجه شدند که با الگو برداری از یک سیستم توزیع که در زمینهی دیگری ارائه شده است، میتوانند این مشکل را مرتفع کنند. به همین دلیل گاهاً با الگوبرداری از راهحلهای موجود و به کار گرفتن آنها در حل یک مشکل، با زمینهی متفاوت، میتوان وارد حوزهی استارتاپ شد.
در هر صورت هیچ استارتاپی بدون خلاقیت نیست و نوآوری ذات انکار ناپذیر همهی استارتاپهاست. بنابراین تمام افرادی که خود را به عنوان استارتاپ میدانند لازم است تا مجدداً شرایط خود را مورد بررسی قرار دهند و مطمئن شوند که آیا استارتاپ هستند یا خیر؟